عاشقانه |
عاشقانه |
( بی انگیزه ترین زمان نوشتن): خزان رسیده تا گلهای زندگی پرپرشوند. در کودکی خزان را دوست داشتم ولی خوب میدانم که آنموقع چرا؟ اگرطفلان میدانستند که این برگهای خشکیده چه عالمی داشته اند هرگز با پاهای ما که طفل نیستیم چرا؟؟؟؟؟؟
نمیدانستم
کوچک خویش بدن نیمه جان آنها را زیر پا له نمیکردند.
نظرات شما عزیزان:
|
آریس پیکس - رستوران - گویا آی تی - تک تمپ - مکس گراف | ایران موزه - گرافیک - وبلاگ